یک اتفاق بد!
ال آی نازم ! دختر باهوشم ،امروز تولد پسر دایی رادین هست . به خاطر همین دیروز رفتیم بازار .هم یه سری کار داشتیم به اونا برسیم وهم اینکه کادو بگیریم . ندا هم قرار بود بیاد ..اومد .شما وندارو باهم تو خونه گذاشتیم ومن وبابایی رفتیم دردر . سوار ماشینمون شدیم ورفتیم به طرف بازار .چون موقع ترافیک بود ماشین رو تو یک خیابون فرعی که بیشتر شبیه پارکینگ بود ،پارک کردیم ورفتیم .البته با جاییکه ما می رفتیم کلی فاصله داشت . به طرف چهارراه به راه افتادیم .چند متری رفته بودیم که من گفتم کاش با تاکسی می آمدیم . یا حالا که ماشینو آوردیم با ماشین خودمون تا بازار مرکزی می رفتیم .چند قدم ب...
نویسنده :
مامان ال آی
11:43